بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
میخواهى بدانى چه مى کشم ؟ فقط یکبار سیگار را از آن طرف که مى سوزد بکش !
مدتهاست نه به آمدن کسی دلخوشم نه از رفتن کسی دلگیر ، بی کسی هم عالمی دارد .
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم برای اینکه نگذارم بیایند ...
کاش میشد بیخیالی را تنها طی کرد چه کنم که در بیخیالی هایم همیشه با مَنی ...
راستش را بخواهی : فاجعه ی رفتن “او” ؛ چیزی را تکان نداد ! من هنوز هم چای میخورم ، قدم میزنم …. هستم ! اما …. تلخ تر ؛ تنهاتر ، بی اعتمادتر … !!!
هر از گاهی واسه آروم شدن باید بغض کرد ، یه گوشه نشست و بلند بلند سیگار کشید !!!
باشی یا نباشی زندگی میگذرد ! اگر باشی با تو اگر نباشی با سیگار …
بعضی ها درد می کشند بعضی ها سیگار من سیگار را با درد می کشم …
همیشه دو نخِ آخر سیگارت رو پشت به پشت بکش تا سیگارِ آخر زیاد تنهایی نکشه …
سیگاری که از اول بد میسوزه تا آخرش طعم بدی میده ، از کشیدنش زجر میکشی ولی دلت نمیاد خاموشش کنی … این قضیه عجیب منو یاد زندگی میندازه ..
ای روزها برای تنها شدن کافیست صادق باشی ...
مثـل ِ اين صدا خفـــه کن ها ميمونه که ميـذارن سر هفت تيـــــــــر ! خيانت رو ميگم ... بي صــــدا مي کشتت ...
اجبار عجیبی ست ، خوابت بیاید ؛ یک دنیا اما ؛ از درد تنهایی بیدار باشی ! از سکوت نافرجام ! شاید از حبس نفس !
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نیستم... اشکهایم را با دست های خودم پاک میکنم... اینجا همه رهگذرند...
امان از این بوی پاییز و آسمان ابری ، که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچکس دیگری ............... فقط میدانی که هر چه هوا سردتر میشود , دلت آغوش ِگرمتری می خواهد...!
دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند
میخواهى بدانى چه مى کشم ؟ فقط یکبار سیگار را از آن طرف که مى سوزد بکش !
مدتهاست نه به آمدن کسی دلخوشم نه از رفتن کسی دلگیر ، بی کسی هم عالمی دارد .
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم برای اینکه نگذارم بیایند ...
کاش میشد بیخیالی را تنها طی کرد چه کنم که در بیخیالی هایم همیشه با مَنی ...
راستش را بخواهی : فاجعه ی رفتن “او” ؛ چیزی را تکان نداد ! من هنوز هم چای میخورم ، قدم میزنم …. هستم ! اما …. تلخ تر ؛ تنهاتر ، بی اعتمادتر … !!!
هر از گاهی واسه آروم شدن باید بغض کرد ، یه گوشه نشست و بلند بلند سیگار کشید !!!
باشی یا نباشی زندگی میگذرد ! اگر باشی با تو اگر نباشی با سیگار …
بعضی ها درد می کشند بعضی ها سیگار من سیگار را با درد می کشم …
همیشه دو نخِ آخر سیگارت رو پشت به پشت بکش تا سیگارِ آخر زیاد تنهایی نکشه …
سیگاری که از اول بد میسوزه تا آخرش طعم بدی میده ، از کشیدنش زجر میکشی ولی دلت نمیاد خاموشش کنی … این قضیه عجیب منو یاد زندگی میندازه ..
ای روزها برای تنها شدن کافیست صادق باشی ...
مثـل ِ اين صدا خفـــه کن ها ميمونه که ميـذارن سر هفت تيـــــــــر ! خيانت رو ميگم ... بي صــــدا مي کشتت ...
اجبار عجیبی ست ، خوابت بیاید ؛ یک دنیا اما ؛ از درد تنهایی بیدار باشی ! از سکوت نافرجام ! شاید از حبس نفس !
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نیستم... اشکهایم را با دست های خودم پاک میکنم... اینجا همه رهگذرند...
امان از این بوی پاییز و آسمان ابری ، که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچکس دیگری ............... فقط میدانی که هر چه هوا سردتر میشود , دلت آغوش ِگرمتری می خواهد...!
دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}